سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور: علل و پیامدهای وابستگی روز افزون جمهوری اسلامی به روسیه و چین

img

سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور: علل و پیامدهای وابستگی روز افزون جمهوری اسلامی به روسیه و چین

چهارشنبه, 19ام مرداد, 1401

علل و پیامدهای وابستگی روز افزون جمهوری اسلامی به روسیه و چین

طی مسافرت آقای پوتین به تهران، علی خامنه ای منافی موضع دولت رئیسی که در رابطه با حمله تجاوزکارانه روسیه به اوکراین موضعی نسبتا معتدل گرفته و از ضرورت “گفتگو و دیپلماسی جهت حل اختلافات” صحبت کرده بود، ابتکار عمل آقای پوتین در حمله به اوکراین را ستود و بطور کامل از حمله روسیه به اوکراین پشتیبانی کرد. حسین شریعتمداری هم در روزنامه کیهان تهران نوشت: “جهان در آستانه یک نظم جدید است و جمهوری اسلامی باید در این نظم جدید کنار روسیه بایستد”.

عقد قراردادهای مختلف از جمله معاهدات ۲۰ و ۲۵ ساله با روسیه و چین، قرار داد دریای خزر، قرارداد واگذاری حق ماهیگیری به چینی ها که متن آنها از صاحبان اصلی ایران یعنی مردم و حتی بر خلاف قانون اساسی خود نظام، از مجلس شورای اسلامی، پنهان شده اند، تاکیدی بر وابستگی روز افزون حاکمیت جمهوری اسلامی به چین و روسیه است.

سران حکومت میدانند که پشتیبانی در میان مردم ندارند زیرا منافی منافع و حقوق ملت ایران عمل میکنند. به این جهت در صدد جلب پشتیبانی قدرتهای دیکتاتوری و توتالیتری هستند که از آنها در مقابل مردم دفاع نموده، بقای حکومتشان را تضمین نمایند.

هر دو کشور چین و روسیه مانند جمهوری اسلامی رژیمهایی توتالیتر هستند. روسیه در کنار جمهوری اسلامی از دیکتاتوری بشار اسد با کشتار صدها هزار تن از مردم این کشور دفاع کرد. به منظور پشتیبانی از دیکتاتوری قزاقستان نیرو به این کشور اعزام نمود. از لوکاشنکو زمامدار بلاروس علیه اعتراضات مردم آنجا پشتیبانی کرد و پس از اینکه ویکتور یانوکویچ، زمامدار اوکراین در سال ۲۰۱۴ به روسیه فرار کرد، شبه جزیره کریمه را اشغال کرد، جنگی علیه شرق اوکراین به راه انداخت که هنوز هم ادامه دارد و در فوریه امسال به کل کشور اوکراین و دموکراسی جوان آن حمله برد.

نیاز جمهوری اسلامی به پشتیبانی قدرتهای توتالیتر برای استحکام بخشیدن به آن، ادامه ماجراجوئی های سیاسی و نظامی در کشورهای دیگر، ادامه تنش زائی با همسایگان و غرب با تهدید دستیابی به “بمب اتمی اسلامی” به تقلید از کره شمالی و جلب کمک آنها برای به قدرت رساندن مجتبی خامنه ای پس از مرگ علی خامنه ای، از انگیزه های وی برای جلب پشتیبانی از روسیه و چین است.

روسها همیشه، حتی در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز مخالف یک ایران آزاد و دموکراتیک در مجاورت خود بودند. برای نمونه استالین از بازگرداندن طلاهای ایران به دولت آزاد و دموکرات مصدق بویژه در دورانی که به دلیل تحریم نفتی انگلیس شدیدا به آن نیاز داشت، خودداری کرد، اما پس از کودتای ۲۸ مرداد آنها را بسرعت تحویل کودتاگران داد.

دیکتاتوری پوتین نه تنها از جمهوری اسلامی بلکه از همه حکومت های مستبد پشتیبانی میکند. بلاروس، قزاقستان، ایران، کره شمالی، سوریه و چین دوستان پوتین همه از حمایت وی برخوردارند. پشتیبانی پوتین از ترامپ پوپولیست و ضد لیبرال در برابر آلترناتیوهای دیگر ریاست جمهوری آمریکا بر همه آشکار است. دیکتاتوری ها در روسیه و چین بویژه دموکراسی ها را در مجاورت خود را تاب نمی آورند و تحت سلطه خود در آوردن آنها را حق خود میدانند. چین در رابطه با دموکراسی هنک گنگ و تایوان و روسیه در رابطه با دموکراسی جوان اوکراین. چین و روسیه، بویژه در مجاورت خود، کشورهایی را که آزاد و دموکراتیک باشند خطری برای خود میانند.

سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور در باره نتایج قرارداد محرمانه ۲۵ ساله جمهوری اسلامی با چین بارها هشدار داده است. پیامدهای واگذاری حق ماهیگیری به چینی ها نیز امروز عواقبش برای معیشت و زندگی صیادان ایرانی در خلیج فارس روشن است. همانطور که قبلا اعلام شده بود جمهوری اسلامی اکنون در آستانه بستن یک قرارداد ۲۰ ساله و محرمانه با دولت روسیه است. به این ترتیب جمهوری اسلامی میرود که ایران را به کشوری وابسته به چین و روسیه تبدیل کند با این تفاوت که اهمیت ایران برای روسیه نظر به موقعیت سوق الجیشی آن به مراتب بیشتر از اوکراین خواهد بود. به این ترتیب خطر سوریه ای شدن ایران زمانی که مردم ما ناقوس مرگ جمهوری اسلامی را به صدا در آورند، نیز قابل انکار نیست.

پیامدهای مخرب این وابستگی برای ایران و ایرانی در درجه اول نفی حاکمیت ملت ایران توسط قدرتهای خارجی است. همانطور که خامنه ‌ای، اردوغان و پوتین در تهران بدون حضور حتی یک نماینده از مردم سوریه در باره سرنوشت این کشور معامله کردند، در آینده روسیه و چین خواهند توانست همین اقدام را با ایران انجام دهند.

منافع ایران تحت الشعاع منافع این قدرتها قرار خواهد گرفت. کما اینکه هم امروز نیز روسیه جلوی صادرات مستقیم گاز ایران به اروپا را گرفته، بخشی از بازار محدود نفت و فولاد ایران را به خود اختصاص داده و در مذاکرات برجام گاهی به جای جمهوری اسلامی حرف میزند و نقشی سوال برانگیز را به عهده گرفته است. این در حالیست که همه میدانند در صورت رفع تحریمها و دستیابی ایران به بازار نفت جهان، نقش روسیه در این بازار تضعیف خواهد شد. مضافا آنکه در صورت کاهش تنش ها با غرب، روسیه و چین یک کارت مهم بازی در مناسبات خود با غرب را از دست خواهند داد.

با افزایش وابستگی به چین و روسیه جمهوری اسلامی نه تنها به عنوان کارت بازی قدرتهای نامبرده مورد استفاده قرار خواهد گرفت بلکه احتمالا نقش سگ شرور آنها در منطقه را به عهده خواهد گرفت تا آنها بتوانند بهره برداری لازم را هنگام کنار آمدن با غرب از آن بنمایند.

از آنجایی که استخراج نفت و سایر منابع طبیعی ایران محتاج سرمایه گذاری های بزرگ اند و جمهوری اسلامی آهی در بساط ندارد، چین و روسیه با سرمایه گذاری در این رشته ها به مرور تمامی این منابع را هم در اختیار خواهند گرفت.

بنا بر آنچه که از قرارداد ۲۵ ساله با چین به بیرون درز کرده بود، همراه با این اقدامات اعزام گسترده اتباع این دو کشور به ایران به عنوان کارگر و کارمند و متخصص محتمل است تا در قدم های بعدی اعزام قوای نظامی برای حفاظت از این اتباع و سپس ادعاهای مالکیت بخش ها یا تاسیساتی در ایران در دستور کار آنان قرار گیرد.

آنچه از هم اکنون قطعی است و در هر دو کشور روسیه و چین بشدت اعمال میشود کمک به جمهوری اسلامی برای کنترل بیشتر مردم توسط نرم افزارهای کنترل در فضای عمومی و مجازی خواهد بود.

 باید در نظر گرفت که هومانیزم حاکم بر تفکر و قدرت افکار عمومی که در غرب وجود دارد در روسیه و چین موجود نیست. به همان نسبت امکان بسیج افکار عمومی این کشورها برای مبارزه علیه دیکتاتوری و اقدامات مخرب آنها در ایران نیز محدود خواهد بود.

سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور بار دیگر تاکید میکند که مردم ایران با پشت کردن به صندوق های رای در اسفند ماه ۱۴۰۰ نشان دادند که هیچگونه مشروعیتی برای این حکومت و حق نمایندگی ملت ایران برای آن قائل نیستند، قراردادهای یاد شده بدون اطلاع رسانی و رجوع به آراء مردم بسته شده و از نظر ملت ایران فاقد هرگونه اعتبار است.

ما سیاست “نگاه به شرق” و “ائتلاف استراتژیک” جمهوری اسلامی با روسیه و چین را منافی حاکمیت ملت و منافع ملی ایران میدانیم و آن را محکوم میکنیم. ما معتقدیم که سیاست خارجی ایران باید بر اساس حاکمیت ملت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه ی ایران و احترام متقابل در روابط با همه کشورها، بر اصول، قوانین و میثاق های بین المللی در چهارچوب سازمان ملل متحد استوار باشد.

سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور

نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ برابر دهم اوت ۲۰۲۲

info@iranazad.info

http://www.iranazad.info/